۱۳۸۷/۰۶/۰۱

به یاد پرواز خوشان

(این شعر را سالها پیش گفتم ولی تا جهان به عدل وفایی ندارد انگار همین دیروز آن را گفته ام)


سرباز مرگ



وقتي كه باران هم
خسته از باريدن می شود
بر زمين حَرَجی نيست
كه با مرگ پيمان ابدی بندد
تا قصه ناتمام همه روزها و شبهايش را
با سربازان هميشه بيدارش
به پيش برد

آشوب تنهايی
و سرباز مرگ
بر قبرستانی كه پنجره هايش
اميد آفتاب را فراموش كرده اند
پرده سیاه انتظار می کشد

سرباز مرگ
خرامان و بی جواب
تلخ تر ين بوسه ها را
هديه مردمان من می كند

سياه ترين گرگان بيمار
اكنون كه خشكسالی عشق است و اميد!
شاد مانه می درند

وقتي كه باران هم خسته مي شود!!
خنده ها در زوزه گرگا ن
گم می شوند
و سرباز مرگ
قصه بی پايان خود را نقش می زند
تا بنديان بی پناه
پذيرای آباراو شوند
آنان آبگينه جام ابديتی مي شوند
كه هيچ تلنگری اسير زوالش نمي كند

و ما...
باژگون بند يخانه جهانی شده ايم
كه بر ريا می جنگد
و بر مِهر سكوت

خدايا بيدار شو....
فراموشی ات
آذرنگ مردمان من شده
گوش كن!...
آن دورها...
بر خواب خفته ات
غريبه ای آواز می خواند

« درياها هميشه تنهايند»


۵ نظر:

Arian گفت...

برخی دوستان به اشتباه فکر می کنند آبار یعنی آوار که درست نیست.

آبار= سرب سوخته و داغ
آذرنگ= رنج (و معنی دیگر آن آتش)
بندیخانه= زندان
بندیان= اسیران- زندانیان
حرج= گناه و اعتراض (حرجی نیست= اعتراضی نیست)

ناشناس گفت...

mamnoon az tozihat chon manam dochare yeki az hamoon eshtebahat shode boodam. faghat ey kash manie BAJGOON ro ham mineveshtin.
manam arezoo mikardam khoda bidar mishod o az sare hoshyari ye negahi be dor o baresh mindakht vali engar ba ye mosht diazpame 10 khabide.

Arian گفت...

سلام سحر جان،
راستش سخت ترین کار اینه آدم شعر خودشو توضیح بده. چون گاهی شعر توی یک بی حالی (منظورم از بی حالی تنبلی نیست بلکه توی حال خودت نبودن است) گفته می شه که تو رو بعدا وادار به کشف می کنه. و توضیح دادن شاید راه کشف رو ببنده یا محدودش کنه. البته در مورد معنی لغات کمتر پیش میاد ولی خب...
باژگون همون واژگون یا سرنگون است.

باژگون بندیخانه جهانی شده ایم
که بر ریا می جنگد
و بر مهر سکوت

یعنی توی یک جهانی (زندانی) که بنایش جنگ و جدل روی ریاکاری و کثیفی است پرتاب (یا سرنگون) شده ایم که هیچ صدایی از عاطفه و محبت به گوش نمی رسد.
جور دیگرش اینه اسیر یک جهان ریا کار شده ایم و جور دیگرش...
بذار هر کی هر جور دوست داره برداشت کنه.
با مهر
آریان

ناشناس گفت...

mamnoon az tozihi ke dadin va sharmande az inke deghate bishtari nakardam. hagh ba shomast. yadame too 2 salaneye naghashi yeki az doostam ke khodesh naghashe(!) az khaleghe yeki az tablooha posid: manzooretoon az in naghashi chie? oon aghaye naghash goftan: manzooram haminie ke keshidam!

ناشناس گفت...

با اون همه عظمت و بزرگی که همه رو توی خودشون جا می دن و لی خودشون...
دریاها همیشه تنهایند