
اخیرا یک سی دی از شعرهای خودش را که خوانده به من داد. برایم تازه گی داشت. دیدم چه بسیاری که نام نمی برم با همین سبک خودی نشان داده اند و او که سالها پیش ازآنها این شیوه را اجرا کرده اصلا خیالش نیست که با کارش خودی نشان دهد. سالهاست که سی دی آوازش را فقط به دوستانش می دهد و هنوز فرصتی پیدا نکرده تا عموم مردم را با شیوه کارش آشنا کند. دوست آهنگسازش کلود ماهو او را در این کار یاری داده است.
دوستان شرنگ برایش یک صفحه اینترنتی درست کرده اند تا کار او را معرفی کنند.جوانکُشی یکی ازشعرهایش است که در این مجموعه خوانده است. از تلخی نگاه شرنگ خوشم می آید. انگارناف ما کویری ها را با سیاهی و بیم بریده اند.
جوانکُشی
جوان را می کُشند
که کیکاووس بخوابد
جوان را می کُشند
که بی کابوس بخوابند
جوان را می کُشند
که رؤیا بترسد
جوان را می کُشند
که فردا نیاید
جوان را می کُشند
که اسطوره بجوشد
جوان را می کُشند
که تاریخ بشویند
جوان را می کُشند
که بُز زیباتر بخواند
جوان را می کُشند
که نامه ی کهن تازه بماند
جوان را می کُشند
تا فراموش کنند
که خود نیز روزی جوان بوده اند
شعر را که می خواندم نا حودآگاه یاد دو تصویر افتادم که خودش کشف عجیبی برایم بود. یک تصویر که به ذهنم می آمد نقاشی گویا بود از کشتاردهقانان اسپانیایی و تصویر دیگر کشتار فجیع کُردها در سنندج توسط پاسداران درشهریور58 - آگوست 1979 بود. (عکس جهانگیر رزمی)
عجیب این دو اثر با اینکه در دو نقطه مختلف دنیا و در فاصله زمانی متفاوتی شکل گرفنه اند شباهتهای آشکاری دارند.
شاملو خوب دریافته بود که این فریادها درد مشترک همه انسانهاست.
شعر شرنگ را روی هر دوی این تصاویر گذاشته ام تا دریابید چه می گویم.
عجیب این دو اثر با اینکه در دو نقطه مختلف دنیا و در فاصله زمانی متفاوتی شکل گرفنه اند شباهتهای آشکاری دارند.
شاملو خوب دریافته بود که این فریادها درد مشترک همه انسانهاست.
شعر شرنگ را روی هر دوی این تصاویر گذاشته ام تا دریابید چه می گویم.
۲ نظر:
آریان نمی شه یه کم چیزای شاد توی این وب لاگت بذاری. داری منو نگران می کنی.
salam Hosein e Aryan aziz dar che hali? ba in kar e do tasveer yek she'r et kheyli hal kardam. Dast Marizad!
chakerim
ارسال یک نظر